تاريخ حجاب
تاريخ حجاب

مقدمه
مقاله مذكور به تاريخ حجاب در مكانها و زمانهاي مختلف مي پردازد . در اين قسمت به حجاب در سرزمين بين النهرين و يونان مي پردازيم و در مقاله هاي آتي به تاريخ حجاب در ميان روميان و شبه جزيره عربستان خواهيم پرداخت .
تاريخ حجاب به چه زماني بر مي گردد ؟
چه كسي نخستين بار از روبنده استفاده كرد ؟ پاسخ دادن به اين سوالات ممكن نيست زيرا پوشش و حجاب در اشكال گوناگون قدمتي دارد و دست يابي به اطلاعاتي درخصوص آن دشوار است . با اين حال آنچه از منابع در دسترس بر مي آيد . بالاپوش و لفافي كه تمام بدن را بپوشند قديمي ترين شكل حجاب است.
با آنكه لفافي با عنوان حجاب ، اساساً پارچه اي چهار گوش يا سه گوش است كه پوشش ظاهري بدن را تشكيل مي دهد اما شكل هاي گوناگوني دارد چنانچه مي بينيم شكل استفاده از حجاب در سواحل شرقي مديترانه با آنچه در آفريقاي شمالي وجود دارد متفاوت است .
بين النهرين
استفاده از پوشش و لباسي كه نيمي از بدن يا تمام آن را بپوشاند قدمتي طولاني دارد به خصوص در سواحل مديترانه و خاور ميانه . در منطقه بين النهرين قدمت اين سنت به دومين هزاره قبل از ميلاد و شايد قبل از آن باز مي گردد .
دلايل بسيار ضعيفي موجوداست كه زنان پيش از هزاره دوم قبل از ميلاد نيز پوشش داشتند اما نقوشي بسيار كمي از اين زنان باقي مانده كه آنها را در اندروني خانه يا قصر نشان ميدهد .
تنها يك نمونه از نقش زني در عراق راجع به هزاره چهارم قبل از ميلاد پيدا شده كه با تكه پارچه كوچكي سرش را پوشانده است . نقش اين الهه يا ملكه بر روي گلداني از مرمر سفيد كنده شده است .
به نظر مي رسد كه او پارچه كوتاهي را از زير تاج بر سرگذاشته اما معمولاً نقشهايي كه از اين دوره زماني از زنان به جاي مانده آنها را بدون پوشش و يا با نواري ساده و باريك بر سر نشان مي دهد تقريباً از سال 1800 قبل از ميلاد شواهدي وجود دارد كه در اين منطقه زنان به روش هاي گوناگوني خود را مي پوشاندند .زنان قابل احترام همسران واهل حرمسرا حجاب داشتند . در حالي كه زنان برده موهاي خود را نمي پوشاندند .
اين اطلاعات از مجموعه نامه هاي سلطنتي در سال هاي بين 1745 تا 1790 قبل از ميلاد از منطقه اي كه اكنون سر حد عراق و سوريه به شمار مي آيد به دست آمده است . در يكي ازنامه هاي به دست آمده از اين منطقه پادشاه زيمري ليم به يكي از همسران خود در باره سرنوشت برخي از اسيران مونث مي نويسد :
از بين 30 زن اسير ، آنهايي را كه مفتون كننده ترند انتخاب كن آنهايي كه از نوك انگشت پا تا موي سرشان هيچ نقصي نداشته باشد آنها را به جامه دار بسپار تا آنان را حجاب بپوشاند .
در نامه بعدي به همسرش مي نويسد :
از بين اين غنايم ، دختراني با حجاب را بر مي گزينم و به سوي تو مي فرستم .
در زمان آشوريان زنان شوهر دار ، زنان دربار آشوري و اساساً زنان بزرگ دربار از همان بدو تولد پوشش داشتند . اهل حرمسرا و نديمان نيز به هنگام همراهي بانوان خود ، موظف به داشتن پوشش بودند.
از سوي ديگر ، پوشش و حجاب براي زنان بدكاره و يازنان برده گناهي قابل مجازات بود . اگر زنان بدكاره چنين گناهي را مرتكب مي شدند و لباسي پوشيده چون زنان اصيل به تن مي كردند ، پنجاه ضربه شلاق مي خوردند و قير به سرو رويشان مي پاشيدند . بردگان نيز شلاق مي خوردند اما به جاي اينكه قير به سرو رويشان بپاشند لباس از تنشان مي كندند و گوش هايشان را مي بريدند .
آنچه از قانون آشوريان به دست آمده به شرح زير است :
هر كس كه بدكاره اي را در حجاب ببيند ،بايد او را دستگير كند واو را به ماموران تحويل دهد كسي حق ندارد زيور آلاتش را بگيرد اما مردي كه او را توقيف كرده بايد البسه اش را از تنش خارج كند بايد پنجاه ضربه شلاق بخورد و بر سرش نيز قير پاشيده شود چنانچه مردي زن بدكاره با حجابي را ببيند و او را تحويل ندهد خود بايد مجازات شود و پنجاه ضربه شلاق بخورد بايد گوش هايش را سوراخ و طنابي از آنها رد كنند و در پشتش گره بزنند ويك ماه او را وادار كنند براي ديگري كار كند.
همه زنان در صورت تاهل در خيابان ها و در مجامع عام بايد موهايشان را بپوشانند بانوان دربار از هنگام تولد به داشتن حجاب ملزم هستند و كنيزكان آنها به هنگام همراهي بانوان بايد حفظ حجاب كنند .
اگر مردي كنيزش را به ازدواج خود درآورد . آن كنيز از زنان شوهر دار محسوب مي شود و بايد حفظ حجاب كند .
كسي كه ازدواج نكرده باشد حتماً بايد بي حجاب در ميان مردم حاضر شود .
اگر مردي بخواهدحق حجاب به كنيزش بدهد بايد پنج يا شش تن از همسايگانش را فراخواند و قبل از آمدن آنها كنيز بايد خود را بپوشاند . سپس مرد در جمع همسايگان بايد بگويد او همسر من است بنابر اين او همسرش خواهدشد .
در كتيبه هاي قديمي نيز مطلبي در باره زنان بلند مرتبه بابلي وجود دارد كه به نيمه اول هزاره قبل از ميلاد مسيح بر مي گردد . در اين كتيبه ها فرمانهايي است كه براي انتقام از بابليان صادر شده است . زنان بابلي ملزم به اجراي كارهاي پست هستند بايد حجابشان را از سر بدارند و پاهايشان را برهنه كنند .
اي دختر باكره بابل فرود آي وبر خاك نشين . بي هيچ تخت و سريري
اي دختر كلده
ديگر تو را نازك و لطيف نمي خوانند . سنگ هاي سنگين را بر شانه بگذار حجابت را از تن در آر ردايت رابركن پاهايت را برهنه كن .
نوع پوشش در آن زمان را مي توان بر دو نقش برجسته به دست آمده از بين النهرين مشاهده كرد اين دو نقش برجسته اكنون در موزه بريتانياي لندن موجود است .
يكي از اين نقشها گروهي از زنان و دختران را درحال ترك شهر مصيبت زده لاچيش نشان مي دهد كتيبه دوم گروهي كاز زنان رامشخص ميكند كه با هم صحبت مي كنند . اين كتيبه ها از سال هاي 681 – 704 قبل از ميلاد به دست آمده است .
در نقش برجسته ها زنان بالاپوش هايي بلند بر تن دارند و پوششي نرم و آزاد بر سر و پيشانيشان ديده مي شود . در بالاپوش هايي كه بر تن زنان گروه دوم است . حاشيه اي به چشم مي خورد كه از استفاده نوعي دستمال گردن حكايت مي كند .
قرن چهارم قبل از ميلاد – اگزنوفون ظاهر همسر ابراداتوس سوزا را هنگامي كه سيروس شاه هخامنشي او را اسير كرد توصيف مي كند .
و زماني كه ما طبق دستور مافوقمان به خيمه آنها رفتيم در ابتدا نمي توانستيم او را از ديگران تشخيص دهيم او بر صدر مجلس نشسته بود و كنيزانش بر گردش حلقه زده بودند و لباسي مانندخدمتكارانش پوشيده بود هنگاميكه به آنهانظر دوختيم همه آرزو داشتيم بدانيم كه بانوي مجلس كيست . درهمان نگاه اول شناخت بانو در بين ديگران بسيار واضح بود زيرا حجاب داشت و بر زمين سجده كرده بود .
او هم به سبب مقام و منزلت هم به موجب نجابت و لطف در ميان آنان مي درخشيد علاوه بر اين بسيار متواضع و فروتن بود .
يونانيان حجاب زنان را با واژه كالوما توصيف كرده اند . كه هم به معناي پوشش سر است وهم به طور كلي معناي حجاب را تداعي مي كند . اين توضيحات مبهم هستند اما مي توان اين چنين تفسير كردكه در البسه ملكه بالاپوش و روبنده وجود داشته است . چنانچه اگزنوفون نوشته است وقتي ملكه را نزد سيروس بردند . او البسه ظاهري خود را از سر تا پا بركند و با صداي بلند گريست . خدمتكارانش نيز به صدايي بلند گريستند و سپس ما چهره آنان ، گردن و بازوانشان را ديديم .
و با بردگان يا مردان آزاد اما بدون منزلت ازدواج كرده اند در اين ميان خواهراني پرهيزگار كه از اصالت خانوادگي برخوردار بودند مصمم شدند – چون مردي از خاندانشان باقي نمانده بود به عقد كسي در نيايند آنها وقتي به اجبار با دادرسان و يا ساير دولتمندان روبه رو مي شدند جامه اي در بر مي كردند كه صورت و بدنشان راكاملاً مي پوشاند ساير زناني كه ازدواج كرده بودند . از اين سنت پيروي كردند و اين موضوع از توصيف پلوتارش مشخص مي شود زيرا او از پوشاندن بخشي از صورت به عنوان يك سنت بين تمام زنان سخن گفته است .
يكي از قديمي ترين نقشهاي به دست آمده از اين زنان كه كاملاً خود را پوشانده اند . مي توان بر روي يك كوزه باقيمانده از قرن پنجم قبل از ميلاد مشاهده كرد نقش گروهي شش نفره از زنان بر روي اين كوزه قرار دارد كه پنج نفر آنها در حال رقص هستند و ششمين نفرشان فلوت مي نوازد همه رقاصان پارچه اي به دور خود پيچيده اند به طوري كه تمام بدن سرو صورتشان را پوشانده است و تنها چشم و پيشاني آنها قابل رويت است .
مجسمه اي كوچك از بوئتيا در خاك يونان به دست آمده كه او نيز تمام بدنش را پوشانده به طوري كه تنها چشم و بخشي كوچكي از بيني اش مشخص است . نوع پوشش اين مجسمه به توصيف هراكليد نويسنده يوناني در سال 250 قبل از ميلاد شباهت بسيار دارد او مي نويسد :
جامه آنها به گونه اي است كه سرشان را نيز مي پوشاند و تمام صورتشان را مانند نقابي در بر مي گيرد . تنها چشمهايشان در اين ميان مي درخشد . ديگر قسمتهاي صورت به وسيله ردايي پوشيده شده است . همه آنها جامه هايي كاملاً سفيد مي پوشند . موهايشان زرد است و آنها را بر بالاي سرشان مي بندند .
لیست تشریح همه ی جنگهای ایران از زمان کوروش کبیر تا به امروز
دوستان عزیز سلام ... دیدم مطلب تاریخی کم گذاشته ام ؛ گفتم این لیست را در وبلاگ بگذارم . همانطور که مشاهده می کنید این لیست شامل تشریح همه ی جنگهای ایران از زمان کوروش کبیر تا به امروز می باشد . امیدوارم دوستداران تاریخ از این لیست لذت ببرند . فقط نظر یادتون نره !!!
آنچه از گوگل نميدانيد
آنچه از گوگل نميدانيد

پشت صحنه گوگل، شما را با واقعيتهاي غيرفني دنياي ديجيتال آگاه ميكند. در اين گزارش، به بررسي اجمالي سيستمهاي كارمند يابي جالب گوگل به همراه شيوههاي كسب و كار در گوگل ميپردازيم. اميداست وبمسترهاي جوان ايراني، تجربههاي تئوري خوبي را با مطالعه موفقيتهاي بزرگان وب، كسب كنند.
1) سيستمهاي كارمنديابي Google
كارمنديابي يكي از مهمترين مسائل در ضريب اثربخشي فعاليت فعالان صنعت ديجيتال در دهه اخير شمرده ميشود. هيچ شركت موفقي بدون دستيابي به كارمندان موثر و موفق، گوي سبقت را از رقبا نگرفته است.
مسئله كارمنديابي به همين دليل، از مهمترين فاكتورهاي توسعه كسب و كار و از ظريفترين شاخصهاي اثربخشي رهبري در سازمان ديجيتالي گوگل به شمار ميرود. همان طور كه در متون مديريتي ميخوانيم: كارمنديابي فرايندي است كه توسط آن، افرادي كه به نظر ميرسد توانايي بالقوهاي براي عضويت در سازمان و انجام دادن وظايف محول دارند، شناسايي ميگردند و موجبات جذب آنها توسط سازمان فراهم ميشود.
كارمنديابي فرايند واسطهاي است. يعني متقاضي شغل و كارفرمايان، براي نخستين بار با يكديگر روبرو ميشوند تا طي فرايند(انتخاب-گزينش) توانايي واقعي آنها براي احراز شغل در سازمان تعيين گردد.
كارمنديابي بايد به گونهاي باشد كه تعداد زيادي از داوطلبان واجد شرايط، متقاضي شغل شوند.
فرآيند كارمنديابي در گوگل، فرآيندي بر اساس رفتارهاي سيستمهاي باز است. سيستمهاي باز، سيستمهايي هستند كه خروجي آنها، ورودي عنصر ديگري است و ميتوان براي آن مرز در نظر گرفت. يعني با انتخاب كارمند در يك سيستم باز، ميتوان انتظار داشت كه با انتخاب صحيح، قابليت تصحيح، ترميم و غني سازي گروههاي شغلي ديگر نيز با انتخاب درست يك كارمند، تامين ميشود.
كارمنديابي موثر، سينرژي گوگل را به طور فزايندهاي افزايش داده است و اين افزايش، عاملي مهم در موفقيت اين شركت در يك دهه اخير قلمداد ميشود. به جز برخي از اعلانهاي شغلي مستقيم كه گوگل براي پر كردن ظرفيتهاي شغلي خود در سايت ارائه ميدهد، برخي از روشهاي كارمنديابي رهبران گوگل با ساير رقباي آنها در صنعت ديجيتال متفاوت است. مثلا، سالانه مسابقهاي را تحت عنوان مسابقه code jam ترتيب ميدهند و از علاقهمندان به برنامهنويسي و طراحي زيرساختهاي ديجيتالي از سراسر جهان درخواست ميكنند تا در مورد برخي از مسائل مطرح شده، پاسخهايي را كسب كنند و براي گوگل ارسال كنند.
پاسخها در فرآيندي پردازش و در نهايت، جايزه 20 هزار دلاري سالانه گوگل، به برنده اين مجموعه پرسشها، اعطا ميشود.
برنده يا برندگان اين جايزه، مستقيما به استخدام گوگل پذيرفته ميشوند.
راه جالب ديگري كه اين شركت به آن اخيرا روي آورده است، تقريبا به همين شكل قبلي است. آنها پرسشهايي را در اينترنت مطرح ميكنند كه علاقهمندان ميبايست براي طي كردن روند استخدامي خود، پاسخهايي را براي آنها پيدا كنند. سپس، گروههاي پاسخ دهنده صحيح، دعوت ميشوند تا در يك امتحاني مثل امتحان GMAT يا هوش تحصيلي، شركت كنند.
افراد موفق در اين آزمونها كه معمولا الكترونيكي نيز برگزار ميشود، به دفاتر نمايندگي گوگل در كشورهاي مختلف دعوت ميشوند و توسط مديران منابع انساني گوگل، مصاحبه ميشوند.
پذيرفته شدگان در اين مصاحبه، كارمندان آينده گوگل به شمار ميروند.
معمولا نخبهترين افراد جوامع در اين مصاحبههاي پذيرفته و در در اين فرآيند پيچيده، قبول ميشوند.
اگر شما متقاضي شغل مديريت امور نرمافزاري در فلان دفتر گوگل باشيد، بايد يك فرد محقق، خلاق و نوآور باشيد تا بتوانيد به پرسشهاي رياضي و روان شناسي و كامپيوتري مطرح شده گوگل، پاسخ دهيد.
البته براي بزرگان صنعت ديجيتال، ارزش يك مهندس متوسطي كه بتواند خوب فكر كند و اهتمام به خلاقيت داشته باشد، بسيار بيشتر از يك استاد برنامهنويسي تك بعدي است!
بيل گيتس، يك بار نفر اول دوره فوق ليسانس كاميپوتر دانشگاههاروارد آمريكا را كه يك نابغه در حل مسائل رايانهاي و رياضي بود، فقط به خاطر آن كه او نتوانست به پرسش: «تعداد پمپ بنزينهاي ايالات متحده آمريكا چقدر است؟» پاسخ دهد را در گزينش استخدامي رد كرد!! چرا كه اين نابغه در هنگام پاسخ دهي به اين سوال، قبل از اين كه به جواب نميدانم بسنده كند، بايد كمي تحليل ذهني داشته باشد و براي مسائل فوري و غيرقابل پيشبيني، در فكر راه حل و يافتن عواملي موثر در يافت پاسخ باشد.
چنين افرادي را سازمانهاي ديجيتالي بزرگ نيازمند هستند. چرا كه هميشه كارمندان مستعد، بايد منتظر مسائل غيرقابل پيشبيني در فرآيندهاي كاري باشند كه پاسخ دهي سريع و با حداقل هزينه، براي سازمانها مهم است.
رويكرد سازمانهاي جديد به استخدام چنين منابع انساني باهوش و علاقهمند و خلاق، روز به روز در حال افزايش است. شايد عدم رويكرد استخدام رسمي 30 ساله، يكي از دلايل رويكرد جديد شركتها به در اختيار داشتن نيروهاي خبره است و نه نيروهايي كه به روش ثابتي عادت كردهاند و ارزش افزوده سازمان را كاهش ميدهند.
البته بنيادهاي حمايت از كارگر، اين برداشت را كه منجر به استخدامهاي موقت و فرصت سازي كامل به نفع كارفرما و به ضرر كارگران ميشود را محكوم ميكنند. اما به هر حال، بايد براي ارتقاي خلاقيت در سازم آنها ، چند منظوره فكر و عمل كرد.
رهبري گوگل، فرآيند كارمنديابي را مقولهاي حساس ميداند و در استخدام افراد در سطوح مختلف سازماني، متغيرهاي زيادي را در خرده سيستمهاي استخدامي خود لحاظ ميكند. چرا كه كارمندهاي شركت مي بايست براساس ماموريت شركت، در گروهها و تيمهاي غيرمتمركز فعاليت كرده و از اين رو، در قالب مديريت ماتريسي پروژههاي شركت بيشترين كارايي را از خود بروز دهند.
روند پاداش دهي به كارمندان موفق هم، بر خلاف سازمانه ي سنتي كه بيشتر بر اساس مرخصي ساعتي-روزانه يا پاداشهاي نقدي اندك است، با پاداشهاي سهامي يا ارتقاي جايگاه شغلي و استفاده از بنهاي كارگزي چند منظوره و متنوع، مبتني شده است.
شمار زيادي از كارمندان گوگل پس از ورود گوگل به بازار بورس آمريكا، به ثروتهاي زيادي دست يافتند. اگر قرار بود پاداش آنها، عوامل سنتي در سازمانهاي امروزي بيشتر باشد، چنين درآمدي براي آنها فقط در خيالات ميتوانست سير كند. جنبه عملي به خود نمي گرفت. توجه به سيستمهاي كارمنديابي گوگل در رهبري سازمان ديجيتالي گوگل، مقوله مهمي است كه فعالان صنعت ديجيتال در كشور و حتي سازمانهاي سنتي كه هنوز تجربه ورود به اين عرصه را درك نكردهاند، بهتر است بخشي از فرآيند استخدامي خود را از اين راه، دريافت كنند.
به هر حال، هميشه بهترين انتخاب، از طريق آزمونهاي علمي و تخصصي چند ساعتي حاصل نميشود. بقاي سازمانها در دنياي كسب و كار پرشتاب و متغير امروزي، كاركناني با خصيصههاي تعريف شده جديد را طلب ميكند كه بايد به آن اهميت داد.
گونه ديگري از اين سيستم كارمنديابي نيز بر اساس مسابقات سالانه كد جم گوگل است. برنامهريزان حاضر در اين مسابقات بايد تلاش كنند مشكلات نرمافزار آنلاين را زودتر از يكديگر حل كنند.
تعداد 100 نابغه نهايي انتخاب شده در اين مسابقات با هزينه گوگل به نيويورك عازم خواهند شد تا در مسابقات قهرماني code jam در ماه اكتبر هر سال شركت كنند؛ اين مسابقات فرصتي بسيار مناسب براي سريعترين و مستعدترين متخصصان رايانه در جهان است تا در سطحي بينالمللي با يكديگر رقابت كنند.
فيناليستهاي اين مسابقات به ترتيب ردهبندي 155 هزار تا 10 هزار دلار جايزه دريافت خواهند كرد؛ ثبتنام براي اين مسابقات تا شروع دور انتخابي يعني پنجم سپتامبر ادامه خواهد داشت.
در چند سال اخير، بيش از 14 هزار نفر از 22 كشور در مسابقات code jam گوگل شركت كردهاند كه شماري از اين نوابع، به غول موتورهاي جستوجوي وب، دعوت به كار ميشوند. اين وضعيت، بهترين راه كارمنديابي براي جذب افراد نخبه و خلاق و با انگيزه براي شركتي مانند گوگل است.
2) پشت صحنه گوگل
قطعا، پشت صحنه سناريوهايي كه مغزهاي گوگل از اوايل دهه نود ميلادي تا كنون بر پايه آنها ، جهان ديجيتال را به تسخير خود در آوردهاند، بهاندازه آگاهي از رفتار سازماني اين شركت در خلق محصولات ديجيتالي، جذاب و خواندني خواهد بود.
2- ه – الف) اينها، عاشق رياضيات هستند!
رانندگاني كه به رياضيات خود مطمئن بودند و در ترافيك هميشگي بزرگراه شماره 101 كه به «سيليكون ولي» منتهي ميشود، گير ميكردند، ميتوانستند وقت خود را با تامل در بيلبوردي كه روي آن يك مسئله رياضي نوشته شده بود، بگذرانند.
كساني كه ميتوانستند عدد موردنظر سؤالكننده را دريابند، در واقع مبناي يك الگوريتم طبيعي را مييافتند. تعداد كساني كه روي اين معما كار كردند و از عهده حل آن برآمدند، به وبسايتي رهنمون شدند تا مسئلهاي ديگر را حل كنند و پس از حل اين معما هم، صفحهاي ديگر به روي آنها گشوده ميشد كه از آنها ميخواست تا مشخصات و سوابق كاري خود را ارسال كنند. اگر بيلبوردي ميتوانست روح يك شركت را به تصوير بكشد، همين بيلبورد بود، زيرا آگهيدهنده ناشناس شركت گوگل بود كه محصول اصلي و مهم آن محبوبترين موتور جستوجوي اينترنتي در جهان است. با اين شوخي جسورانه، با اشتغالات ذهني رياضي، سادگي و اين اعتقاد مبتكرانه كه گوگل منزلگاه نوابغ است، بيلبورد از شركتي سخن ميگفت كه فكر ميكند جايگاه درست و بهحقي را بهعنوان رهبر و پيشروي صنعت فناوري بهدست آورده است، موقعيتي كه در 15 سال گذشته، مايكروسافت اشغال كرده بود.
لحن بيلبورد گوگلي بود، چيزي كه كارفرماهاي گوگل علاقه دارند، بگويند. سخنگوي شركت ميگويد كه اين صفت «گوگلي»، جهان وطني، تواضع، تفاوت و تشخيص متعادلي را به ذهن متبادر ميكند. نمايشي مناسب و زيبا از گوگلي بودن «googly–ness» كه در سخنرانيهاي امسال در لاسوگاس اجرا شد درحالي كه روساي ديگر شركتهاي فناوري به جايگاه سخنراني در ميان هياهوي موسيقي راك و رقص نور وارد ميشوند، گوگل كنسرت براندنبورگ شماره سه از باخ را پخش كرد، تا روساي شركت به جايگاه وارد شوند. بيلبورد از اين جهت گوگلي بوده، يعني مانند صفحه اصلي گوگل، بهلحاظ بصري بهطور كامل ساده بود چنانكه مراجعهكنندگان را درباره محتواي پيچيده آن به اشتباه مياندازد، يا اينكه، براي بيگانگان "گوگلي بودن"، به معناي آرزويي جسورانه و يك ماموريت است كه شما را به پيشرفت جهان و يكي دانستن جهل با فضيلت فرا ميخواند، عارضه اصلي اين طرز فكر كه در بيلبورد نشان داده شده است، بزرگ دانستن رياضيات است.
گوگل پيوسته درحال طرح جناسهاي عددي و معماهاي رياضي است. وقتي آنها در سال 2004 اسناد مربوط بازار سهام را پر ميكردند، گفتند كه آنها ميخواهند 828/281/718/2 دلار سود بهدست بياورند كه برابر با e ميليارد دلار است.
علاقه به رياضيات در گوگل، شايد از علاقه موسسان آن سرگئي برين و لري پيج ناشي ميشود. برين كه در روسيه متولد شده است پسر استاد آمار است و مادرش هم براي ناسا كار ميكند و والدين لري پيج هر دو معلم رايانه هستند.
راز موفقيت گوگل كه آن را محبوبترين موتور جستوجو در جهان ساخته است، درك اين موضوع است كه بينظمي در اينترنت يك نظم ضمني رياضي دارد. لري پيج و سرگئي برين با شمارش، تنظيم و ارزيابي ساختارهاي ارتباطي توانستند نتايج جستوجو را به هم مربوط و نزديك كنند، كاري كه هيچ موتور جستوجوي ديگري نتوانسته بود انجام دهد.
تاكنون آنها اين برتري را حفظ كردهاند. دانيل سوليوان، دبير خبرنامه صنعتي آنلاين، گوگل را در صدر بهترين موتورهاي جستوجو قرار داده است، پس از گوگل، ياهو (yahoo)، اسك (ASK) و MSN مايكروسافت در رتبههاي دوم تا چهارم قرار دارند.
تعداد بازديدكنندههاي گوگل بهطور نسبي هر ماه نسبت به سال گذشته در همان ماه افزايش پيدا ميكنند. به استثناي AOL كه از ورودي اينترنتي مانند فناوري جستوجوي گوگل استفاده ميكند، در ماه مارس گوگل ميزبان نيمي از كل جستوجوگران اينترنتي بوده است، سهم گوگل به استثناي AOL از كل جستوجوگران 43 درصد بود.
مهارت و توانايي رياضي دليل نيمي از موفقيتهاي گوگل است: توانايي تبديل همه جستوجوها به پول. برعكس شركتهاي نرمافزاري مانند مايكروسافت كه بخش اعظم درآمد آن از محل ليسانس است،
گوگل در وهله اول يك بنگاه تبليغاتي محسوب ميشود. او آگهيهاي تبليغاتي معمولي نميفروشد. بلكه گوگل يك ژانر تبليغاتي جديد و كارا بهنام "پرداخت به ازاي هر كليك" ابداع كرده است. گوگل يك متن كوچك تبليغاتي روي صفحات نتايج جستوجو قرار داده است، اما آگهيدهندگان فقط زماني پول براي آن پرداخت ميكنند كه بازديدكنندگان و كاربران اينترنتي بهطور حتم روي آن متن كليك كرده باشند و وارد آدرس آنها شده باشند. اين سيستم روي صفحات نتايج جستوجو تا بهحال خوب كار كرده و نيمي از درآمد گوگل را تامين كرده است، زيرا كلمات اصلي كاربران به گوگل اجازه ميدهد تا آگهيهاي مناسب و مربوط به آن را روي صفحه قرار دهد.
اما در عين حال اين سيستم روي ديگر صفحات وب مانند بلاگها و مقالات روزنامه هم كه بهعنوان بخشي از شبكه گوگل امضا ميشوند، جواب داده است.
2- ه – ب) آنها اين گونه رشد كردند
Keith H. Hammonds در مارچ 2003 در نشريه Fast ، 5 اصل مهم در پشت صحنه فعاليتهاي گوگل را در ارتقاي كسب و كار در دنياي ديجيتال، با عنوان " آنها ، اين گونه رشد كردند "، اين چنين معرفي مي كند:
1. قانون شماره يك: به كاربران بستگي دارد
در گوگل قانون مهمي وجود دارد، اگر ايدهاي در سر داري كه باعث بهبود نتيجه كار كاربران ميشود، به ايدهات جامه عمل بپوشان.به استناد برخي برآوردها، گوگل ميزبان سه چهارم جستوجوهاي وب است. اما از آنجا كه كامل نيست، تسلطش بهاندازه كافي حوب نيست.
به همين دليل گوگل بايد تفسير درستي از جستوجوي كاربران ترك و فنلاندي خود داشته باشد، زب آنها يي كه عبارات جستوجويشان بيشتر به جملات شبيه است، و يا در زبان ژاپني كه بين كلمات هيچ فاصلهاي وجود ندارد. گوگل نه تنها بايد معني تك تك كلمات جستوجو شده را درك كند، كه ارتباط بين اين كلمات با ديگر كلمات و ويژگي آن كلمات را به عنوان يك شيئ در صفحات وب نيز بايد براي گوگل روشن شود. براي نمونه صفحاتي كه عبارت جستوجو را به صورت پررنگ (bold) يا در گوشه بالا سمت راست نشان ميدهند در ليست نتابج گوگل بالاتر از صفحاتي قرار خواهند گرفت كه به آن اندازه، كلمه كليدي را نمايان نكرده است.
گوگل هنوز يك محصول دارد و آن موتور جستوجويش است. افراد براي جستوجو در وب به گوگل سر مي زنند، و هدف اصلي از صفحات اينترنتي اين پايگاه ان است كه مطمئن شود كه كاربرانش از جستوجو دور نيافتادهاند. گوگل آنچه را كه مردم مايل نيستند، به آنها نشان نميدهد، چون در دراز مدت باعث شكست تجاري آنها خواهد شد.
گوگل خود را به شيوه سنتي در معرض فروش قرار نميدهد. در عوض، گوگل مشاهده مي كند و مي شنود. گوگل ارقام ترافيك جستوجوها را مشاهده مي كند و ايميلهاي رسيده را مي خواند. در واقع، ده كارمند تمام وقت در گوگل مشغول خواندن ايميلهاي رسيده از طرف كاربران هستند، و آنها را به كاركنان مناسبي از گوگل ارجاع ميدهند يا خود، به آنها پاسخ ميدهد. مونيكا هنزينگر، مدير بخش تحقيقات گوگل مي گويد: "تقريبا همه به بازخوردهاي مخاطبان دسترسي دارند. ما همه ميدانيم كه بخشهاي مشكل سازكه كاربران از آنها گلابه دارند كدامند.
نتيجه اين كه، گوگل از چنين ادراك منحصر به فردي كه از مخاطبان خود دارد خرسند است و نيز از صداقت و مخصوص خود. گوگل كار برجستهاي را مديريت كرده است : خوش آمدن به مزاق كاربران حرفهاي خوگرفته به اينترنت، بدون آنكه گوگل كاربران مبتدي را از دست بدهد. گوگل حتي به رفتار كاري كاربراني كه عباراتي چون " amazon.com" را براي دسترسي به سايت Amazon.com جستوجو مي كنند، دوست دارد و به كار آنها كنجكاو است. چون، همه چيز به كار كاربران گوگل، بستگي دارد.
گوگل ميداند كه چگونه كاري كند تا كاربران حرفهاي احساس خوبي داشته باشند". گوگل اين كار را از ابتداي فعاليتش انجام داده است، هنگامي كه لري و سرگئي، تكنولوژي گوگل را عرضه كردند. آنها از كاربران حرفهاي دعوت به عمل آوردند و به آنها احساسي بخشيدند كه گويي در جاي مخصوصي هستند.
2. قانون شماره دو: دنيا آزمايشگاه تحقيقاتي شماست
تفكر كار آزمايشگاهي در گوگل، به يك فرهنگ تمام عيار تبديل شده و اين فرهنگ، خود راز موفقيتهاي گوگل را به همراه داشته است. پروژههاي آزمايشگاهي در قالب تيمهاي كوچك با پشتيبانهاي قوي، بهترين مسير بالندگي را براي اين شركت به همراه داشته است. شعار " دنيا آزمايشگاه تحقيقاتي شما است" ، نشان ميدهد كه رهبران گوگل، سناريويي جهاني و واحدي براي استفاده از پتانسيل مادي و معنوي كشورهاي مختلف جهان براي پيش برد طرحهاي آزمايشگاهي، دارند.
3. قانون شماره سه: شكست پل پيروزي است و شكست بزرگ، پيروزي چشمگير را به دنبال دارد
لابراتوآرها بازتابي از يك عادت اشتراكي بين گوگل و كاربرانش است كه اجازه ميدهند تا يك محصول، قبل از عرضه نهايي، به تست جهاني گذاشته شود. اين فرهنگ، در بسياري از شركتهاي موفق دنياي ديجيتال، مانند ياهو و مايكروسافت نيز ديده ميشود. با اين رهيافت، مردم متوجه ميشوند كه هر چيزي كه گوگل براي مشاهده مي گذارد، موفق نيست. با اين سناريو، كاربران متوجه ميشوند كه هميشه، در بخشي از روند كاري مطالعاتي و تحقيقاتي گوگل، براي آنها سكانسهايي! در نظر گرفته شده است. آنها آزادند تا به گوگل اطلاع دهند كه چه چيزي عالي است، چه چيزي نه، و چه چيزي ممكن است كه يهتر كار كند.
اكثر قريب به اتفاق سرويسهاي گوگل، يك نشاني پست الكترونيك را براي ارتباط فوري مخاطبان سرويس مورد نظر، با مسئولان تيم توسعه دهنده بخش مربوطه، ارائه و در دسترس كاربران قرار داده است.
در تجارت جستوجو، شكست اجتناب ناپذير است. و اين شكست در محدودهاي است. يك جستوجوگر وب، حتي مثل گوگل، هميشه آنچه را كه شما به دنبالش هستيد را عرضه نمي كند. اين نقص است، و اين نقص، هم اجازه ميدهد و هم مستلزم شكست است. و شكست پل پيروزي است.
اما شكستهاي خوب، بهتر هم هستند. شكستهاي خوب دو ويژگي دارند.
اولا شما ميدانيد كه چرا شكست خورده ايد، و شما چيزي داريد تا در پروژه ي بعدي تان به كار ببنديد." وقتي گوگل آزمايش كرد كه تصوير كوچكي از صفحه وب را در كنار نتايج جستوجو نمايش دهد، تاثير اين تصاوير بر زمان بارگذاري صفحات مشاهده شد. به همين دليل است كه در كل، گوگل حاوي تصاوير كمي است و حتي از تبليغات تصويري در آن خبري نيست.
ثانيا شكستهاي خوب سريع هم هستند.
4. قانون شماره چهار: افراد شاخص توانايي مديريت خويش را دارند
گوگل بيش از هر چيز روي استخدام كردن نيروهاي زبده، وقت مي گذارد. گوگل، روزانه صدها رزومه از افرادي كه مايلند در گوگل استخدام شوند، دريافت مي كند. گوگل دو دسته از مهندسان را استخدام مي كند، هر دوي آن دسته با هدف رسيدن به هنر شكست خوردن سريع استخدام ميشوند. اولا، گوگل به دنبال افراد خطر طلب جوان است. وين روزينگ، معاون مهندسي گوگل مي گويد: ما به دنبال افراد باهوش هستيم. افراد باهوشي كه كارهاي خارق العادهاي خارج از كارشان انجام دهند، چيزي فراتر از مسير تكراري. اما همچنين گوگل ستارهها را هم اجاره مي كند، افراد داراي درجه دكترا از برنامههاي علمي-كامپيوتري و لابراتوآرهاي تحقيقاتي. برايان ديويسن، استاد دستيار در دانشگاه ليهاي و محقق برجسته مي گويد: "به طور مداوم گوگل برنامه ريزي كرده است تا استخدام كند 90 درصد از متخصصان موتورهاي جستوجو را در جهان". افراد داراي درجه دكترا (PhD) جزو انتخابهاي گوگل هستند. آنها افرادي هستند كه بهاندازه كافي اطلاعات دارند براي اينكه به هدف بزنند. قبل از اينكه از موضوع دور شوند.
5. قانون شماره پنج: حضور كاربران به معني كسب درآمد است
گوگل، واحدي به عنوان برنامه ريزي استراتژيك ندارد. رئيس اجرايي (CEO)، اريك اشميت حكم نكرده است كه تكنولوژيهاي مهندسانش بايد در محصولاتي كه عرضه مي كنند وجود داشته باشد. نوآوري در گوگل همچون تكنولوژي جستوجو، دموكراتيك است. هرچه ايدهاي بيشتر باشد، كشش بيشتري داشته و از شانس بالاتري برخوردار خواهد بود.
در دسامبر 2001، كريشنا بهارات يكي از محققان گوگل يك ايميل داخلي را بين اعضاي گوگل ارسال نمود و از آنها درخواست كرد تا اولين نسخه از سرويس پوياي خبري اش را مشاهده كنند.
بهارات يك موتور داخلي نوشته بود كه به 20 منبع خبري هر ساعت سر مي زد، و به طور اتوماتيك آخرين خبرها را در موضوعات خواسته شده ، همچون يك ويراستار سريع، جمع آوري مي نمود. در گوگل، اين ايده مورد توجه فرار گرفت. مخصوصا، ماريسا ماير، يك مهندس جوان به اين ايده علاقهمند شد و به عنوان مدير پروژه قرار گرفت.
ماير، بهارات را با يك تيم مهندسي مرتبط كرد. و در عرض يك ماه و نيم، گوگل در سايت خود يك نسخه تقويت شده از دموي ميتني بر متن (text-base) را ارائه داد، كه حالا با نام اخبار گوگل (Google News) شناخته ميشود و به 155 منبع خبري و يك موتور جستوجو مجهز شده است. اين سرويس خلاقانه در نشاني http://news.google.com قرار دارد. در عرض سه هفته پس از عرضه روي سايت، اين سرويس 70 هزار كاربر را در روز جذب خود نمود. اكنون اين سرويس گوگل، در زمره مشهورترين سرويسهاي خبري آنلاين پر مخاطب اينترنت است.
يك دليل كه گوگل نوآوريهاي خود را در معرض عمومي قرار ميدهد اين است كه ايرادات را به سرعت شناسايي كند. دليل ديگر آن است كه برندهها را پيدا كند. براي بهارات و ماير، آن 70 هزار كاربر مقدمات لازم را براي ساختن بخش خبري در گوگل ميسر كردند. ماير مي گويد: "يك آزمايش عمومي يه شما كمك مي كند كه سريع تر گام برداريد، اگر اين موضوع كارگر افتد، يك ميل و علاقه داخلي در شما ايجاد مي كند. و باعث ميشود تا افراد به نقايص و مشكلات بيانديشند."
به زودي، ماير، دستهاي از مهندسان را براي افزودن حجم اخبار رهبري كرد. آنها منابع خبري را تا 4 هزار منبع توسعه دادند و مدت زمان به روز رساني را از يك ساعت، به روز رساني مداوم تبديل نمودند. آنها موتوري را برنامهنويسي كردند كه بهاندازه كافي قدرتمند بود تا از حجمي كه 5 برابر بزرگتر بود از حجم اوليه پشتيباني كند.
آيا بخش خبري گوگل يك محصول حقيقي است؟ نه كاملا. صفحه اصلي اش هنوز هم داراي نشان بتا (Beta) است تا زماني خاص كه گوگل تعيين مي كند.
خط مشي موثر شركت براي اختراع، برخي از استفاده كننده گان را آزار ميدهد. دني سوليوان، ويراستار مجله سرچ انجين واچ (Search Engine Watch) و مفسر با نفوذ مي گويد:
"گوگل مخترعي بزرگ است. آنها به عرضه محصولات عالي خود ادامه ميدهند. اما گوگل نيوز (بخش خبري گوگل) از تصميم يك مهندس براي دسترسي به اخبار بوجود آمد. و حالا گوگل نميداند كه چطور از اين محصول كسب درآمد كند."
سوليوان به نكته مهمي اشاره كرد: در برخي موارد، تمام اين محصول عالي بايد سودي را بدست آورد. و اين يك موضوع اخلاقي مهم،از انفجار داتكام بود: "پول درآوردن از چشمها" توليد كردند به ايجاد معني "انداختن پول درون گودال" هنگامي كه ماير بحث مي كند كه "ترافيك به ما اين فرصت را خواهد داد تا بدانيم" آيا اخبار يك موفقيت است، او اين عبارت طولاني را مي گويد كه خالا هيئت رئيسههاي بيكار كه گمان مي كنند كه آنها اهلي كردهاند چرحه تجارت را.
اما در گوگل ايجاد و دنبال كردن ترافيك براي سايت، احساس خوبي در انسان ايجاد مي كند. و به فرهنگ شركت نزديك است و اين منطق عملياتي، در نظر بگيريد كه: براي 18 ماه اول، گوگل از موتور جستوجوي خود حتي يك پني هم درآمد نداشت. و تنها پس از آن بود كه گوگل از يك فناوري عالي به يك فناوري عالي با تعداد محاطبان زياد تبديل شد.
گوگل قادر بود تا آن ترافيك را در راههايي كه هم مبتكرانه و هم كاملا هماهنگ به نظر بيايد،بسته بندي كند. سرويس جستوجو، رايگان باقي مي ماند. اما گوگل براي نمونه، تعداد زيادي از تبليغات را براي كلمات كليدي خاص فروخت. ( هيچ متعجب كننده نيست كه، تبليع سايت فست كمپاني (Fast Company)، در هنگامي كه پرس و جوهاي حاوي fast company جستوجو ميشود در كادر تبليغاتي ديده ميشود.)
تبليغ دهندهها تنها يك تعرفه خاص را پرداخت نمي كردند، يا حتي هزينهاي براي هر هزاربار نمايش. بلكه آنها پيشنهاد قيمت مي كنند روي شرايط جستوجو. هرچه بيشتر يك تبليغ دهنده بپردازد، به همان ميزان تبليغش بيشتر نمايش داده ميشود. اما اگر بر روي آگهي كليكي زده نشد، رتبه اش در طول زمان كم ميشود، بدون توجه به مقدار پيشنهاد قيمتش. اگر يك تبليغ مصرانه نامربوط باشد، گوگل آنرا حذف مي كند: كارايي براي تبلبغ دهنده ندارد، خواست كاربران را در بر ندارد و از ظرفيتهاي سيستم مي كاهد.
اين همانطوري است كه در گوگل است. گوگل نيوز مخاطبان را جذب مي كند در بين كاركنان آقاي بهارات، پس ايجاد مي كند پرش براي دامين عمومي. اگر كاربران كافي آنرا دوست داشته باشند، قدرت واقعي خواهد داشت با تبليغ كنندگان. و ترافيك براي تبليغ كنندگان ترافيك حتي بيشتري براي تبليغ دهندگان ايجاد مي كند.
پس بله، ماير يك استراتژي درامدي داشت. يكي از ژانويه 2002، پيش از آنكه اولين نسخه گوگل نيوز عموميشود. او نمي گويد كه اين استراتژي چيست، اما اگر اين بخش از سايت بهاندازه كافي مخاطب جلب كند، گوگل مسلما كاري براي تبليغاتش انجام ميدهد. و احتمالا سرويس را به پورتالها و ديگر سايتهاي تجاري، بفروش خواهد رساند، درست مانند كاري كه با موتور جستوجوي خود انجام داد. (هربار كه لوگوي گوگل را در يك سايت مي بينيد، آن سايت حدودا 25 هزار دلار در سال براي خدمات جستوجو به گوگل مي پردازد.) ماير مي گويد: "اما ما هيچ عجلهاي نداريم. ما بر آن متمركز شده اينم تا گوگل نيوز را يك كالاي عالي كنيم. تا اينكه متوجه شويم كه آيا كالا كشش دارد يا نه، هيچ عجلهاي براي اجراي برنامههاي درآمدي نيست." در واقع اين مسئله نشان ميدهد كه رفتار سازماني گوگل براي توسعه سرويسهايش، با توابع اقتصادي مثل نرخ نهايي مصرف MRC(Marginal Rate to Consume) نيز همراه است.
ماير مي گويد: "شعار ما اين است، هيچ چيزي مانند موفقيت و شكست روي شبكه نيست." به عبارت ديگر، اگر كاربران برنده شوند، آنگاه گوگل برنده است. يك دموكراسي دراز مدت.
به هر حال، يك عامل مهم در پيروزي گوگل و سناريوي پشت پرده آن، تمايل شركت به شكست است
كلام اخر
پيشرفت فقط با برنامهنويسان قوي حاصل نميشود.هاستينگ خوب و دامنه خوب و پول، تضمين هيچ موفقيتي نيست. كارآفرينان جوان ايراني اگر مي خواهند در وب حرفهايي براي گفتن داشته باشند، بايد با مديريت سنتي، بازاريابي سنتي، كسب و كار به شيوه سنتي و مسائلي از اين دست به خوبي آشنا باشند. اينها، زمينههاي يك كسب و كار ديجيتالي موفق است كه گوگل، آنها را به دنيا مي آموزد. طريقه برخورد با منابع انساني، هدايت صحيح آنها و استفاده از نبوغ افراد نابغه، مختصات حركت يك سازمان ديجيتالي موفق را تشكيل ميدهد. البته همه اين مسائل را نبايد انتظار داشت كه دانشگاه به ما بياموزد!
جشن مهرگان
سلام به همگی
امروز روز 16 مهر ، روز جشن مهرگان که در گذشته پس از نوروز بزرگترین جشن ایرانی ها بوده، است. این روز رو به همه ایرانی های جهان تبریک می گم و در اینجا اطلاعاتی از این جشن بزرگ مردم ایران تقدیمتون می کنم.
" تمدنهای اسرار امیز در امریکای جنوبی "
1- " مهاجرت اسرار امیز "
شاید بتوان امریکای جنوبی را مهد تمدن اسرار امیز زمین دانست . تمام این اسرار بوسیله قوم اینکا و مایا به وجود امده است . سرزمین امریکای جنوبی از همان اغاز بعنوان یک معما در برابر مورخین و باستانشناسان قرار گرفته است . واز همان اغاز صدها سئوال در برابر کاشفین این سرزمین قرار داشت که تا امروز در هاله ای از ابهام فرو رفته است . تمدنی که به نقطه اوج هنر و علم میرسد و بناهای را میسازد که حتا دانشمندان امروز با تمام وجود در برابرش کرنش میکند .

زود قضاوت نكنيد !!!!
-- اگر شما زن حامله اى را بشنا سيد كه در حال حاضر هشت تا بچه ى كور و كچل دارد ، آيا موافق هستيد كه اين خانم حامله سقط جنين بكند تا يك نفر ديگر به كور و كچل هاى اين دنياى لعنتى اضافه نشود ؟
اين را هم بگويم كه : از هشت تا كور و كچل هاى اين عليامخدره ى محترمه ! ، سه تا شان كر و لال ، دو تا شان نا بينا ، يكى شان عقب افتاده ى ذهنى است و خود عليا مخدره هم به بيمارى سيفليس مزمن مبتلاست ! به نظر شما آيا اين خانم حامله ، بايد سقط جنين كند ؟؟
بجاى اينكه به اين پرسش ، تر و فرز ، پاسخ بدهيد ، اجازه بفرماييد سئوال دوم را مطرح كنم .
2-- فرض بفرماييد حالا موقع انتخابات است و شما بايد از ميان سه كانديداى رياست جمهورى ، يكى را انتخاب كنيد . شما كداميك از اين سه كانديدا را انتخاب خواهيد كرد ؟
الف -- كانديداى اولى ، با سياستمداران و سياست بازان حقه باز و بد كاره و لجاره و مفتخور و بد نام ، بده بستان دارد و اهل فال بينى و پيشگويى و استخاره و اين نوع مزخرفات است . روزى هشت تا ده ليوان مارتينى مى خورد ، سيگار برگ دود مى كند و دو تا فاسق لگورى هم دارد .
ب --- كانديداى دومى ، تا لنگ ظهر مى خوابد . ترياك مى كشد . و هر شامگاه نيم بطر ويسكى را روانه ى خندق بلا مى كند .
ج --- كانديداى سوم ، يك قهرمان جنگ است ، گوشت نمى خورد ، سيگار نمى كشد ، گاهگدارى يك ليوان آبجو مى نوشد ، و اهل زن بازى و حقه بازى هاى ديگر هم نيست .
شما كداميك از اين سه نفر را روانه ى كاخ رياست جمهورى خواهيد كرد ؟؟
لطفا نخست تصميم تان را بگيريد ، بعدا به پاسخ اين پرسش ها توجه فرماييد .
و اما پاسخ پرسش دوم :
1 -- كانديداى اولى فرانكلين روزولت است .
2 -- كانديداى دومى وينستون چرچيل است .
و كانديداى سومى ، آدولف هيتلر !!
و اما پاسخ به پرسش نخست :
اگر شما به سئوال مربوط به آن عليا مخدره حامله پاسخ مثبت داده ايد ، از تولد بتهوون جلوگيرى كرده ايد !!
و نتيجه ى اخلاقى اينكه : قبل از پيشداورى و قضاوت ، كمى فكر كنيد ..
با برداشت از گروه مارشال مدرن
مردان مشهور قبل از رسیدن به شهرت
آیا می دانید که افراد مشهور تاریخ قبل از اینکه به شهرت برسند چه شغلهایی داشته اند ؟ اگر نه پس با ما باشید تا از شغل افرادی چون هیتلر ؛ انيشتين ؛ موسيليني ؛ جك لندن ؛ شون كانري ؛ امير كبير و... آگاه بشويد ...
